خانه تکانی آنقدر در سنت ما ریشه دارد که حرف ناگفتهای برایش نمانده و هر چه بگوییم تا حدی تکراری است! البته این تکرارها باعث شده بخشی از محتوای خانه تکانی برایمان عادی شده و کمکم هم به فراموشی سپرده شود. برای همین بد نیست که ما و دیگران جسته و گریخته باز هم از خانه تکانی صحبت کنیم تا شاید از همین مختصر نوشتهها یادآوریهایی هم برای خوانندگان بشود.
با اینکه خانهتکانی از یک فلسفه عمیق در فرهنگ باستان ما ریشه گرفته است، اما متأسفانه وجه عملی آن که محصول وجه اصلی است، توانسته است در میان مردم جایی باز کرده و خودش را غالب کند. در این میان، باید ذکر کنیم که بخشی از این تقصیر از یک روال بد نسبتاً رایج در میان ایرانیان ناشی شده است! وقتی مردم کارهای فیزیکی خانه تکانی را به دقیقه نود موکول کردند و نتوانستند برنامه ریزی صحیحی برای انجام آنها داشته باشند، ناخودآگاه تمام دغدغه و وقت خود را فدای کارهای فیزیکی کردند و از وجه فلسفی و فکری ماجرا غافل ماندند. کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش...
2444_daily.jpgالبته این تعبیر از لحاظ تاریخی فاقد اعتبار است، اما به طور ساده و صریح بیان شد تا بگوییم خیلی از ما انسانهایی که میخواهیم آخرین دهه قرن شمسی را تجربه کنیم، به همان اندازه در برنامه ریزی و مدیریت زمان و کارها ناتوانیم!
پس در این مورد توصیه میکنم به جای پرداختن به مسایل فلسفی، مهندسی معکوس کنید و از همین برنامه ریزی و مدیریت کارهای خانه تکانی آغاز کنید. وقتی سر حوصله و با فراغ بال امور منزل را انجام دادید، خسته نشدید و به خودتان لطمه نزدید، فکرتان خودش به وقت مناسب به سراغ این فلسفه بازیها خواهد رفت!
اما خانه تکانی فقط فن مدیریت امور و زمان نیست. وقتی تصمیم گرفتید چه کنید، باید تصمیم بگیرید چطور آن کار را بکنید؛ این یعنی همان مهارت و فن! البته قدیمیها معمولاً تجربه لازم در این امور را دارند، ولی تعارف که نداریم! شما که خیلی به سراغ بزرگترها نمیروید تا ببینید مثلاً پرده را چطور بشویید بهتر است، میروید؟! پس برخی از این مهارتها را برایتان نوشتهایم تا شاید
برچسبها: